من شدم دعوت به شیدایی؛ شماهم دعوتی می روم تا میهمان خانه ی باران شوم ؛ هست برپا با حضور روشن آیینه ها ، میزبان،عشق است ومهمانان، بلا گردان عشق می پرستان جان فدای چشم ساقی می کنند پشت دریا هاست شهری، قایقی آماده کن! ای پراز حس شکفتن، ای پراز حس حضور
می روم سمت شکوفایی، شما هم دعوتی
در سحرگاهی اهورایی، شما هم دعوتی
محفلی گرم وتماشایی؛ شما هم دعوتی
یک جهان شور است وزیبایی؛ شماهم دعوتی
سرخوش از جامی طهورایی، شماهم دعوتی
چون به امر عشق می آیی، شماهم دعوتی
ای پراز احساس تنهایی؛ شماهم دعوتی...
نوشته شده در شنبه 94/3/23ساعت
7:58 عصر توسط zeinab khanoom نظرات ( ) |
Design By : Pichak |