دوستت دارم(روی کراف) گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر خود را به خدا بسپار ، وقتی که تن ات سرد است وقتی که دل از دنیا ، آمیخته ی درد است سرتاپایم راخلاصه کنند می شوم "مشتی خاک" که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه یا "سنگی"در دامان یک کوه یا قدری "سنگ ریزه " در انتهای یک اقیانوس شاید "خاکی" از گلدان یا حتی "غباری " بر پنجره. از این میان من برگزیده شدم برای "نهایت" برای "شرافت" برای "انسانیت". اجازه یافتم برای "نفس کشیدن" "دیدن" "شنیدن" "فهمیدن". من "منتخب" گشته ام برای "رجعت" برای "سعادت" من مشتی خاکم که اجازه دارم : به "انتخاب" به "تغییر" به "شوریدن" به "محبت" . قدر بدانیم...... مُحبّت همه چیز را شکست میدهد و خود شکست نمی خورد... به این جمله اعتقاد داشته باشید، محبت بر همه چیز غالب است، بالاترین قدرت را دارد، سنگ را آب میکند و کوه را جابجا... اگر روزی به کسی محبت کردید باور داشته باشید هرگز نخواهد توانست از یاد ببرد. حتی اگر او بدترین عالم باشد نمیتواند بر محبتی که شما داشته اید غلبه کند. فراموش نکنیم ماندگارترین اثر هنری انسان محبت است. درنده ترین و وحشی ترین حیوانات جهان با محبت یک انسان، رام و اهلی میشوند. هرگز وسعت محبتمان را کم نکنیم. فقط همانطور که هستید، باشید. وقتی خودتان را عمیقا بپذیرید، شکوفایی اتفاق خواهد افتاد و بیشتر خودتان می شوید. وقتی دیگر نخواهید به شخص دیگری تبدیل شوید، تنش و عصبیتی در میان نخواهد بود. آنگاه تمام تنشها از میان می رود. این جا هستید؛ درخشنده و در این لحظه و هیچ کار دیگری نیست جز جشن گرفتن و لذت بردن. در زندگی جملاتی هست که باید ویران کند ، ولی بنا می کند: "دوستت دارم" همین، خواهی ویران شوی ، خواهی سرپا بمان ولی دوستت دارم در همه ی نفس های زمان، در همه ی رگ های احساس زندگی بودن همین دوست داشتن هاست آن هم بی علت بی منت بی عادت ...
دوستت دارم
نه تنها برای آنچه که هستی ؛
بلکه برای آنچه که هستم ؛
هنگامی که با توام .
دوستت دارم ؛
نه تنها برای آنچه که از خود ساخته ای ؛
بلکه برای آنچه که از من می سازی .
دوستت دارم ؛
برای بخشی از وجودم که تو شکوفایش می کنی ؛
دوستت دارم ؛
چون دست بر دل فسرده ام می نهی ؛
زنگارهای بی ارزش و بی مقدار به سویی می زنی ؛
و نور می تابانی بر گنجینه های پنهانی که ؛
تاکنون در ژرفا مانده بودند .
دوستت دارم ؛
چون یاریم می کنی ؛
که از تخته پاره های زندگی ؛
نه یک کپر ؛
که معبدی در خور بنا نهم .
کمک می کنی ؛
که کار روزانه ام ؛ نه یک سرشکستگی ؛
بلکه ترنم ترانه ای باشد .
دوستت دارم ؛
چون بیش از هر کیش و آیینی
به رویش من یاری رسانده ای .
فراتر از هر سرنوشتی ؛
شادی را به من ارزانی داشتی .
این همه را هدیه داده ای ؛
بی هیچ تماسی ؛ کلامی و یا اشارتی .
به این کار توانا گشته ای ؛
چون خود بوده ای ؛
شاید دوست بودن در نهایت به همین معنا باشد
چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی
نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی
تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی
تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی
آخر قصه همآغوش زلیخا بشوی...
Design By : Pichak |